به این نوشته چند امتیاز میدهید؟

دلیل نصف بودن ارث زن چیست ؟


همواره یکی از مباحثی که در میان زنان مطرح می شود و ابهام زیادی برای زنان به دنبال دارد، دلیل نصف بودن ارث زن است. این مسئله همیشه موجب نارضایتی زنان بوده به طوری که گاهی منجر به درگیری های خانوادگی در هنگام تقسیم ارث می شود.

در عصر امروزی زنان این نابرابری در مقابل مردان را نمی پذیرند و بابت این تقسیم ابراز ناراحتی کرده و به روشهای مختلف اعتراض خود را در این خصوص بیان می کنند.


سهم الارث زن از همسرش


پیش از اینکه به بررسی دلیل نصف بودن ارث زن بپردازیم لازم است تا در خصوص سهم الارث زن اطلاعات بیشتری ارائه دهیم.

همان طور که در مقاله « وضعیت ارث زن در ازدواج موقت » گفتیم ، زن و شوهر تنها در صورت ازدواج دایم از یکدیگر ارث می برند. لذا اگر عقد آن ها موقت باشد و هریک از زوجین فوت کند به دیگری ارثی نمی رسد. حتی در صورتی که این شرط به صورت مکتوب وجود داشته باشد یا در وصیت متوفی آمده باشد که همسر موقت وی ارث ببرد، این موارد فاقد اعتبار قانونی است.

همچنین در مقاله « سهم الارث طبقه اول » اشاره کردیم که چنانچه مردی فرزندی داشته باشد (چه ماحصل ازدواج آن ها باشد، چه فرزند از ازدواج قبل مرد باشد) زن از همسرش یک هشتم ارث می برد و در صورت عدم وجود همسر، زن یک چهارم ارث می برد.


سهم الارث زن از والدین


پیش از اینکه به بررسی دلیل نصف بودن ارث زن بپردازیم لازم است تا در خصوص میزان سهم الارث فرزند مونث از والدین اطلاعات بیشتری ارائه دهیم.

برای بررسی سهم الارث فرزند مونث از والدین چندین حالت وجود دارد. در ادامه سعی داریم تمامی این حالات را خدمت شما عزیزان ارائه دهیم.

حالت اول : زمانی که فرزند دختر تک فرزند باشد و پدر و مادر متوفی در قید حیات باشند تک فرزند دختر، یک دوم ارث می برد.

حالت دوم : اگر پدر و مادر وی زنده نباشند تمام اموال به دخترش می رسد به غیر از میزان یک هشتم که باید به همسر متوفی پرداخت شود.

حالت سوم : اگر متوفی چند دختر داشته باشد و پدر و مادرش هم زنده باشند، دو سوم به فرزندان دختر ارث می رسد که این دو سوم بین آن ها مساوی تقسیم می شود.

حالت چهارم : اگر هم پدر و مادر وی فوت شده باشند تمام اموال جز یک هشتم همسر، بین دختران متوفی تقسیم می شود. اگر برخی فرزندان متوفی دختر برخی پسر باشند، به پسر دو برابر دختر ارث می ‌­رسد.

به طور مثال اگر مبلغ ارثیه شش میلیون تومان باشد، دو میلیون به دختر و چهار میلیون به پسر تعلق می­‌ گیرد. این موردی است که می تواند حواشی زیادی در بحث ارث ایجاد نماید و موجب اعتراض زنان شود.


سهم الارث مادر


پیش از اینکه دلیل نصف بودن ارث زن را بیان کنیم بد نیست تا کمی درباره سهم الارث مادر از فرزندان صحبت کنیم. لازم به ذکر است که در مقاله « سهم الارث پدر و مادر مادر از فرزند » به طور کامل به بررسی این موضوع پرداختیم.

در صورتی که متوفی دارای فرزند باشد سهم الارث مادر یک ششم بوده و در صورت نبودن فرزند برای متوفی مادر یک سوم از ماترک را به ارث می برد و این در صورتی است که مادر حاجب (حاجب به معنای مانع ارث بری است، زمانی که متوفی فرزند داشته باشد مادر متوفی مبلغ کمتری ارث می برد) نداشته باشد و اگر حاجب داشته باشد یک ششم از اموال فرزند به او می رسد.


دلیل نصف بودن ارث زن چیست ؟


در گذشته زنان فعالیت اجتماعی بسیار محدودی داشتند و چه بسا حضور زنان در جامعه امری غیر ممکن بود. لذا همیشه مردان سرپرست خانه بودند و امور مالی خانواده و ساماندهی آن بر عهده مرد خانواده بود. علاوه براین مردان علاوه بر تامین مخارج زندگی موظف بودند که هزینه زن و فرزندان خود را که همان نفقه است بپردازند.

در روایتی از امام صادق (ع) درخصوص دلیل نصف بودن ارث زن سؤال می‌شود که چرا زن که ضعیف‌تر است و احتیاج به حمایت بیشتری دارد، باید از ارث یک سهم داشته باشد و مرد که از حیث قوای بدنی و جسمانی قوی‌تر از او است، دو سهم از میراث میت را تصاحب نماید؟!

امام (ع) در پاسخ به سوال درخصوص دلیل نصف بودن ارث زن اینچنین می‌فرماید: به دلیل این که مرد تکالیف بیشتری داشته و مسئولیت هاى سنگین ترى بر دوش دارد. مرد باید به جهاد برود و مخارجی را در این زمینه متحمل شود، مرد باید علاوه بر مخارج خود، مخارج زندگى همسر خود را نیز تأمین نماید.

با تمام این این اوصاف نقش زنان در مرور زمان در جامعه تغییر کرده است و حضور پر رنگ آن ها در اجتماع موجب سنگین تر شدن مسئولیتشان شده است. لذا با توجه به وضعیت اقتصادی در دنیای امروز، زنان مسئولیت سنگینی برا گذران زندگی دارند و همگام با همسرانشان در محیط کار حضور دارند تا بتوانند از نظر مالی در زندگی زناشویی توازن برقرار کنند.

لذا با توجه به اینکه زنان امروزی از حیث وظایف زندگی تنها محدود به امور خانه داری نیستند و برای گذران زندگی بسیاری از آن ها مشغول به کار هستند، می توان این موضوع را مطرح کرد که در حال حاضر زنان هم به نوعی سرپرست محسوب می شوند و دیگر تنها کار کردن یک مرد در خانواده، کفاف هزینه های سنگین را نمی دهد.

حال که زنان در کنار همسرانشان شاغل بوده و مسئولیت امور مالی زندگی را دارند لازم است با استفاده از قوانین شرعی تدابیری اتخاذ شود که زنان هم در این مورد برابر با مردان باشند.

در پایان توجه به این نکته ضروری است که هرگاه در اثر شرایط خاصی حمایت بیشتری از زن یا دختر، ضروری به نظر آید، در چنین مواقعی صاحب مال با اتخاذ تدابیری که در شرع آمده است، می‌تواند حمایت لازم را از فرد مذکور به عمل آورد.

بدین معنا که اگر پدری احیاناً حمایت بیشتری از دختر خود را ضروری تشخیص دهد می‌تواند در ایام حیات خود، قسمتی از اموال خود را به او هبه نماید، یا این که از محل ثلث اموال خود، مبلغی بیش از سهم الارث را از باب وصیت به دختر خود اختصاص دهد.


نتیجه گیری


دلیل نصف بودن ارث زن در گذشته به این علت بود که زنان فعالیت اجتماعی بسیار محدودی داشتند لذا بار مسئولیت مالی زندگی به عهده مردان بود. از این رو، مردان چون سرپرست و هدایت گر خانواده بودن بیش از زنان ارث می بردند. اما در امروزه زنان نقش فعالی در جامعه دارند و تعداد زنان شاغل که بعضا سرپرست هم هستند کم نیست.

لذا با توجه به اوضاع اقتصادی امروز زنان و مردان باید در کنار هم کار کنند تا بتوانند مخارج زندگی زناشویی و فرزندان خود را تامین نمایند. بر این اساس می توانند به کمک قوانین و مقرراتی که در شرع نیز آمده است، استفاده نمود تا از این زنان نیز در جامعه حمایت شود.

بدین معنا که اگر پدری احیاناً حمایت بیشتری از دختر خود را ضروری تشخیص دهد می‌تواند در ایام حیات خود، قسمتی از اموال خود را به او هبه نماید، یا این ‌که از محل ثلث اموال خود، مبلغی بیش از سهم الارث را از باب وصیت به دختر خود اختصاص دهد.