5/5 - (1 امتیاز)

خیار غبن چیست ؟


در این مقاله قصد داریم تا به این موضوع بپردازیم که خیار غبن چیست ؟ پس چنانچه با این واژه حقوقی آشنایی ندارید تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.

خیار غبن، اختیاری است که قانون در اثر عدم تعادل ارزش معاوضه مبیع با ثمن به متضرر داده است که می تواند معامله را فسخ یا به همان نحو قبول نماید.

خیار غبن اختصاص به یک طرف ندارد. هر کدام از طرفین که غبن فاحش داشته باشد خیار دارد؛ یعنی اگر مشتری گران بخرد، خیار دارد و اگر بایع ارزان بفروشد، خیار دارد.

ماده ۴۱۶: هر یک از متعاملین که در معامله غبن فاحش داشته باشد بعد از علم به غبن می‌تواند معامله را فسخ کند.

زمان ارزیابی دو عوض و مقایسه آن دو و تمییز غبن فاحش تاریخ قرارداد است؛ ادعای غبن در قولنامه فروش مال نیز پذیرفته می‌شود؛ غبن ویژه معاملات معوض است و در صلحی که بر مبنای مسامحه یا به منظور رفع تنازع واقع می شود راه ندارد؛

یعنی، اگر بهای شرط معادل با تملیک یا تعهد اصلی نباشد، خیار غبن ایجاد نمی شود؛ عقد احتمالی نیز به طور معمولی تسامحی است و در آن خیار غبن ایجاد نمی شود، مگر این که معلوم شود تسامح (سهل انگاری، غفلت، فروگذاری، مدارا، مسامحه)وجود ندارد. (مانند بیمه خطر).

در تعریف غبن فاحش که منظور قانونگذار آنچه که از ماده ۴۱۷ استنباط می‌شود ضرر آشکار بوده و بر اساس ماده فوق که در قانون چنین تعریفی از آن را به میان آورده:
ماده ۴۱۷: غبن در صورتی فاحش است که عرفا قابل مسامحه نباشد.

در اختلاف نسبت به قابل مسامحه بودن غبن، اصل لزوم قرارداد است و مدعی غبن باید فاحش بودن آن را ثابت کند؛ رجوع به کارشناس شایع ترین وسیله احراز فاحش بودن غبن است و دادگاه می تواند خود به این ابتکار دست زند، ولی هزینه اجرای قرار به عهده مدعی است؛

اگر ثابت شود که مغبون چنان به معامله رغبت داشته که در هر حال آن را انجام می داده است، (مانند خرید تمبری که مجموعه تمبرهای خریدار را کامل می کند) غبن اثر ندارد، هر چند فاحش باشد.


نکات موثر در خیار غبن چیست


خیار غبن در معامله «کلی» هم وجود دارد؛ منظور از معامله کلی یعنی در خرید مصداق وجود ندارد.

خیار غبن همزمان با وقوع عقد به وجود می آید، زیرا از آنجایی که قیمت ها همیشه در نوسان است ملاک عدم تعادل در عوض در زمان عقد است؛ خیار غبن اختصاص به کسی دارد که به قیمت عادله روز جاهل باشد و اصل بر عدم علم است؛

کسی که به قیمت عادله روز عالم باشد، مشمول قاعده اقدام است(یعنی هرکسی که به خود ضرر بزند مسئول خودش است) و خیار غبن ندارد.

ماده ۴۱۸: اگر مغبون در حین معامله عالم به قیمت عادله بوده است خیار فسخ نخواهد داشت. قانون فرض می کند که مغبون به قیمت واقعی جاهل است و دلیل علم مغبون به قیمت عادله را طرف قرارداد باید ثابت کند.

یعنی اصل بر جاهل بودن خریدار است که غابن (مدعی عالم بودن) باید علم مغبون (کسی که مورد غبن قرار گرفته) را ثابت کند؛ در اثبات علم مغبون قرینه و اوضاع و احوال و تخصص مغبون نقش مهم و اساسی دارد؛

در صورتی که مغبون درباره ارزش واقعی موضوع و نابرابری در عوض تردید داشته باشد، غبن تحقق می یابد.


اهمیت شرایط معامله


برای تشخیص غبن، علاوه بر مقایسه دو عوض، باید به شرایط معامله نیز توجه کرد؛ برای مثال: شروط ضمن عقد – شرایط معاملات اقساطی(مربوط به قاعده «الاجل قسط من الثمن» یعنی اجل در مقابل بخشی از ثمن قرار می گیرد) و …

ماده ۴۱۹: در تعیین مقدار غبن شرایط معامله نیز باید منظور گردد.


فوریت در خیار غبن چیست


ماده ۴۲۰: خیار غبن بعد از علم به غبن فوری است. فویت در قانون برای خیارات که غبن هم نوعی خیار است بر اساس ماده ۱۱۳۱ قانون مدنی چنین تعریف شده است.

خیار فسخ فوری است و اگر طرفی که حق فسخ دارد بعد از اطلاع به علت فسخ نکاح را فسخ نکند، خیار او ساقط می شود، به شرط این که علم به حق فسخ و فوریت آن داشته باشد. تشخیص مدتی که برای امکان استفاده از خیار لازم بوده به نظر عرف و عادت است.


قاعده مهم در خیار غبن چیست


برای اینکه به طور کامل و دقیق بدانیم که خیار غبن چیست، بهتر است با قاعده مهم در خیار غبن آشنا شویم.

مبنای اکثر خيارات دفع ضرر است و منطق اقتضاء می کند که اگر ضرر جبران بشود، خیار هم باید از بین برود؛ این قاعده در تمام خيارات مجرا است، به جز خیار غبن؛

یعنی خیار غبن استثنای این قاعده است و با دفع ضرر، از بین نمی رود؛ قاعده منطقی ماده ۴۷۸ ق.م؛ که تفسیر موسع می‌شود و استثنای آن ماده ۴۲۱ قانون مدنی که تفسیر مضیق می شود.

ماده ۴۷۸ قانون مدنی: هرگاه معلوم شود عین مستأجره در حال اجاره معیوب بوده، مستاجر می تواند اجاره را فسخ کند یا به همان نحوی که بوده است اجاره را با تمام اجرت قبول کند؛ ولی اگر موجر رفع عیب کند، به نحوی که به مستاجر ضرری نرسد مستأجر حق فسخ ندارد.

فسخ اجاره از همان آغاز مدت اجاره را منحل می سازد، هر چند که مدتی پس از آن اعمال شود.

ماده ۴۲۱: اگر کسی که طرف خود را مغبون کرده است (يعني غابن تفاوت قیمت را بدهد، خیار غبن ساقط نمیشود، مگر این که مغبون به اخذ تفاوت قیمت راضی گردد.

مبنای این ماده، استصحاب بقای خیار است و مفاد حکم با نظری تناسب دارد که خیار غبن را به «خیار تخلف از شرط ضمنی» درباره تعادل بهای دوعوض تحلیل میکند. همانطور که بیان شد، این ماده خلاف اصل است؛ اصل این است که با جبران ضرر، خیار ساقط بشود.


طریقه اعمال خیار غبن در قرارداد ها


حال که دانستیم خیار غبن چیست، باید طریقه مطالبه و اقدام آن جهت احقاق حق نیز بررسی شود. کسی در معامله متحمل ضرری شده باشد که هم می تواند خریدار باشد هم فروشنده .

دراین خصوص می بایست هرکسی که متحمل ضرری شده باشد پس از فسخ معامله به دلیل خیار غبن موضوع را به طرف دیگر اطلاع داده(ارسال اظهارنامه) و خواستار بازگشت وجه یا مال پرداختی باشد.

و چنانچه موضوع با توافق یکدیگر برطرف نشد می بایست اقدام به طرح دادخواست با عنوان تائید فسخ و استرداد ثمن یا مبیع به طرفیت طرف مقابل در دادگستری یا دفاتر خدمات قضایی به ثبت برساند. در پایان به بیان یک نمونه دادخواست فسخ معامله در این خصوص پرداخته می شود.

با سلام

احتراماً به استحضار می رساند:

اینجانب با خوانده/خواندگان قراردادی را در خصوص ………. در تاریخ ……… تنظیم و امضاء کرده ایم. بنده پس از تنظیم قرارداد و اخذ مبیع علم به اختلاف زیاد قیمت مورد معامله با قیمت روز پیدا کرده و در نتیجه در قرارداد مغبون شده ام و با تحقق غبن اختیار فسخ معامله برای بنده به وجود آمده است.

لذا با مراجعه به خوانده/خواندگان خواهان فسخ معامله و رد ثمن شده ام، اما ایشان در پی حل مسالمت آمیز موضوع نمی باشند. اینجانب با وجود مراجعات مکرر، اظهارنامه ای نیز به شماره ……….. به تاریخ …….. برای خوانده/خواندگان ارسال نمودم که متاسفانه همچنان حاضر به پذیرش فسخ قرارداد و رد ثمن نمی باشند.

لذا با تقدیم این دادخواست به استناد مواد ۴۱۶ و ۴۱۷ قانون مدنی و مواد ۱۹۸ و ۵۱۹ قانون آیین دادرسی مدنی، رسیدگی و صدور حکم به شرح خواسته را استدعا دارم.