1/5 - (1 امتیاز)

زن ناشزه کیست ؟


حتما تا به حال در مطالب حقوقی مربوط به خانواده اصطلاحاتی مانند زن ناشزه و نشوز را شنیده باشید. در این مقاله قصد داریم تا به این موضوع بپردازیم که زن ناشزه کیست و نشوز به چه معناست. پس با ما تا انتهای این مطلب همراه باشید.

نشوز در لغت به معنای ارتفاع و بلند شدن است و در اصطلاح حقوقی به نافرمانی زوجین و عدم ایفای وظایف زناشویی از جانب آن‌ها گفته می‌شود. در واقع اگر هر یک از زوجین به هر علت وظایف زناشویی خود را ایفا نکند نشوز کرده است.

عدم تمکین یا به عبارتی عدم ایفای هر یک از وظایف و تکالیف زناشویی خواه از نوع تکالیف مشترک باشد و خواه از نوع تکالیف اختصاصی، از سوی هر یک از زوجین می‌تواند اتفاق بیفتد، اما در قلمروی حقوقی اصطلاح نشوز معمولاً به عدم انجام وظایف زناشویی از جانب زن گفته می‌شود و به همین علت زنی را که به وظایف زناشویی خود در برابر همسرش عمل نکند زن ناشزه نامیده می‌شود.


تکالیف زوجین نسبت به یکدیگر


اما همان طور که اشاره شده نشوز در رابطه با تکالیف مرد هم ممکن است محقق شود. حال که تا حدودی با معنای نشوز آشنا شدیم لازم است ابتدا در خصوص تکالیف زوجین نسبت به یکدیگر توضیح دهیم.

هنگامی که عقد ازدواج میان دو نفر منعقد شود رابطه زوجیت میان زن و مرد برقرار می‌گردد و هر یک از طرفین دارای حقوق و تکالیفی نسبت به یکدیگر می‌گردند.

برخی از این تکالیف مشترک و برخی از آن‌ها اختصاصی هستند. دو تکلیف مشترک میان زوجین که در قانون مدنی به آن‌ها اشاره شده عبارت است از:

حسن معاشرت و معاضدت در تشیید مبانی خانواده و تربیت اولاد.

منظور از حسن معاشرت این است که زن و شوهر باید با خوش رویی، مسالمت و احترام با یکدیگر رفتار کنند و از انجام رفتار اهانت آمیز نسبت به یکدیگر خودداری کنند.

تکلیف دیگری که به طور مشترک قانون گذار برای هر دو طرف تعیین نموده است معاضدت در تشیید مبانی خانواده و تربیت اولاد است.

تشیید در لغت به معنای استوار کردن و برافراشتن و مُعاضدت هم به معنای یکدیگر را یاری کردن است، اما در اصطلاح حقوقی معنای مشخصی ندارد.

یعنی قانون مدنی به طور دقیق مشخص نکرده است که مقصود از معاضدت انجام چه کار‌هایی است. بلکه براساس عرف و عادت مشخص می‌شود که چه کار‌ها و رفتار‌هایی را می‌توان از مصادیق معاضدت تلقی کرد.

به عنوان مثال معمولاً تامین هزینه های زندگی و کسب درآمد بر عهده مرد و اداره امور داخلی منزل به عهده زن است. در این حالت انجام هر یک از این امور توسط زن و مرد به معنای معاضدت خواهد بود و در صورتی که هر یک از آن‌ها از انجام این امور خودداری کنند می‌توان گفت که به تکلیف خود در خصوص معاضدت عمل نکرده‌اند.

علاوه بر این تکالیف مشترک که در قانون مدنی برای زن و شوهر ذکر شده است، هر یک از زوجین دارای تکالیف اختصاصی نیز هستند .

به عنوان مثال مطابق قانون مدنی ریاست بر خانواده از حقوق مرد است و زن باید تکالیف قانونی مرتبط با این حق مرد را ایفا کند.

مثلاً اگر در امور مربوط به خانواده و تربیت فرزندان اختلاف نظری میان زن و شوهر وجود داشته باشد، چون ریاست خانواده بر عهده مرد است زن باید از نظر شوهر پیروی کند.

البته مرد نمی‌تواند به بهانه ریاست بر خانواده هر تکلیف نامعقولی را بر زن تحمیل کند مثلاً مانع رفت و آمد زن با خانواده و دوستانش گردد.

از سوی دیگر مرد نیز در برابر زن دارای تکالیف اختصاصی است که مهم‌ترین آن ها، وظیفه پرداخت نفقه و حقوق مالی زن است و انجام این وظیفه هیچ ارتباطی به نیازمند بودن یا نبودن زن به نفقه ندارد. حتی اگر زن درآمد مستقل هم داشته باشد مرد موظف به پرداخت نفقه است.

پس هرگاه هر یک از زوجین به هر علت وظایف زناشویی خود را ایفا و تمکین نکند، نشوز کرده است .

عدم تمکین یا به عبارتی عدم ایفای هر یک از وظایف و تکالیف زناشویی خواه از نوع تکالیف مشترک باشد و خواه از نوع تکالیف اختصاصی از سوی هر یک از زوجین می‌تواند اتفاق بیفتد.


تمکین عام و خاص به چه معناست؟


تمکین دارای معنی عام و خاص است. تمکین به معنای خاص آن است که زن نزدیکی جنسی با شوهر را به‌طور متعارف بپذیرد و جز در مواردی که مانع موجهی داشته باشد از برقراری رابطه‌ جنسی با او ممانعت نکند. البته این وظیفه ویژه‌ زن نیست.

شوهر نیز موظف است در حدود متعارف رابطه‌ جنسی با زن داشته باشد و در غیر این صورت برخلاف وظیفه‌ حسن معاشرت رفتار کرده است. بنابراین وظیفه‌ برقراری رابطه‌ جنسی از تکالیف مشترک به شمار می‌آید.

اما تمکین به معنی عام، آن است که زن وظایف خود را نسبت به شوهر انجام دهد و از او در حدود عادت و عرف اطاعت کند و ریاست شوهر را در خانواده بپذیرد. پس اگر شوهر توقعات نامشروع یا نامتعارفی از زن داشته باشد، زن مکلف به اطاعت از او نیست.

مثلاً اگر شوهر زن را از ادای فرایض مذهبی باز دارد یا از زن بخواهد که اموالش را به او انتقال دهد، زن می‌تواند از اطاعت شوهر سر باز زند. مرد می‌تواند رفت‌ و آمد و مکاتبات زن را کنترل کند؛ اما این کنترل نباید از حدود متعارف خارج باشد.

هرگاه مرد برخلاف متعارف از خروج زن از خانه و بازدید خویشان و دوستان جلوگیری کند، رفتار او سوء معاشرت به‌ حساب می‌آید.


در صورت اختلاف بین زن و شوهر نظر چه کسی اولویت دارد؟


مقام ریاست خانواده برای مرد و وظیفه‌ تمکین برای زن ایجاب می‌کند که هرگاه در امور خانواده و تربیت اولاد و معاشرت‌ها و اعمال زن، اختلاف نظری بین زن و مرد وجود داشته باشد، زن از نظر شوهر پیروی کند، مگر اینکه مجوز قانونی برای عدم اطاعت از شوهر وجود داشته باشد.

عدم تمکین در اصطلاح حقوقی نشوز و زنی که از شوهر اطاعت نمی‌کند زن ناشزه نامیده می‌شود. نشوز در لغت به معنی ارتفاع و بلند شدن و در اصطلاح حقوقی نافرمانی یکی از زوجین است. هرگاه نافرمانی و وظیفه نشناسی از سوی هر دو طرف باشد، آن را شقاق میگویند.


ضمانت اجرای عدم تمکین


هرگاه زن تمکین نکند و ناشزه باشد، شوهر می‌تواند به دادگاه مراجعه کرده، با ارائه دادخواست الزام به تمکین ، زن را به تمکین الزام کند.

به نظر می‌رسد که حکم دادگاه به تمکین اشکالی ندارد؛ اما الزام مادی و فیزیکی زن به تمکین در مقام اجرای حکم دادگاه هم با شخصیت زن و حقوق مربوط به شخصیت وی منافات دارد و هم غیرعملی و بی‌فایده است. به علاوه زن در صورت عدم تمکین نمی‌تواند از شوهر مطالبه‌ نفقه کند.

ماده ۱۱۰۸ قانون مدنی در این زمینه مقرر می‌دارد:

«هرگاه زن، بدون مانع مشروع از ادای وظایف زوجیت امتناع کند، مستحق نفقه نخواهد بود»


زن ناشزه در قانون چه کسی است؟


بنابراین اگر زن مانع مشروع و عذر موجهی در عدم تمکین داشته باشد، حق وی نسبت به نفقه ساقط نخواهد شد.

مثلاً اگر زن به خاطر خطری که از جانب شوهر متوجه اوست از ماندن در خانه‌ شوهر خودداری کند. یا به علت ابتلای شوهر به امراض مقاربتی از نزدیکی با او امتناع کند، این امتناع مانع حق نفقه نخواهد بود.

نشوز شوهر یا عدم ایفا وظایف زناشویی از جانب وی نیز دارای ضمانت اجرای حقوقی است و زن می‌تواند با مراجعه به دادگاه الزام شوهر را به انجام وظیفه درخواست نماید. به علاوه نشوز شوهر، سوء معاشرت به‌حساب می‌آید و اگر از مصادیق عسر و حرج باشد، زن می‌تواند از دادگاه درخواست طلاق کند.


زن ناشزه در قانون چه کسی است؟


زن ناشزه به زنی گفته می شود که حقوق ناشی از ازدواج را که برای شوهر حاصل شده ایفاء نکند. در مقابل ناشزه لغت مطیعه (فرمان‌بر) به کار می‌رود. نشوز زوجه مختص عدم برقراری رابطه‌ جنسی نیست بلکه نشوز به همه‌ اموری که شرعاً بر عهده‌ زوجه در مقابل زوج واجب می‌باشد است.


آثار نشوز زن در مقابل شوهر


اگر زنی اقدام به نشوز کند با آثار زیر مواجه خواهد شد:

  • در دوره‌ نشوز به زن نفقه تعلق نمی‌گیرد.
  • در صورت نشوز، مرد می‌تواند از دادگاه تقاضای صدور حکم بر تجویز ازدواج مجدد بنماید.
  • اگر مرد در دوره‌ نشوز، همسر خود را طلاق دهد، شرط تنصیف دارایی که معمولاً در شروط ضمن عقد درج می‌شود، اجرا نمی‌گردد.

بنا بر شرط مندرج در عقدنامه، اگر مردی بدون دلیل موجه همسر خود را طلاق دهد، مرد مکلف است تا نصف دارایی خود را که بعد از ازدواج برای او حاصل‌شده، به زن منتقل کند. اگر مردی در دوره‌ نشوز، همسرش را طلاق دهد از انجام این شرط معاف است.


مهریه زن ناشزه به چه ترتیبی است؟


مهریه‌ زن به محض انعقاد عقد نکاح به زن تعلق می‌گیرد و زن مالک آن می‌شود. ناشزه هم زنی است که همسر خود را تمکین نمی‌کند. اما سؤال آن است که حکم مهریه زن ناشزه چه می‌باشد؟ آیا به زن ناشزه مستحق مهریه است؟

در پاسخ به این سؤال، باید گفت که مطابق ماده‌ ۱۰۸۲ قانون مدنی، به محض عقد نکاح مهریه به مالکیت زن در می‌آید.

بنابراین، مرد مکلف به پرداخت آن به همسر خود است. بنابراین، عدم تمکین از سوی زن و ناشزه شدن وی باعث نمی‌گردد که وی حق مهریه‌ خود را از دست بدهد.

در حقیقت زن حتی در صورت عدم تمکین و نشوز حق مهریه دارد؛ منتها چون شرط نفقه، تمکین از سوی زن می‌باشد، زن ناشزه حق نفقه خود را از دست می‌دهد.


حکم زوجه‌ای که تمکین عام و یا خاص نکند چه می‌باشد؟


مطابق با ماده‌ ۱۱۰۲ قانون مدنی، پس از جاری شدن صیغه‌ عقد نکاح، مرد مکلف به پرداخت نفقه‌ زن است.

اما در صورت اثبات نشوز زوجه یا همان عدم تمکین وی که عذر شرعی و قانونی هم در کار نباشد، حکم زن ناشزه در مورد وی صادق است و نفقه‌ای به چنین زوجه‌ای تعلق نخواهد گرفت.


حق حبس زن چیست؟


بر اساس مواد ۱۰۸۵ و ۱۰۸۶ قانون مدنی، اگر زنی تمکین شوهرش را نکند و مهریه‌اش عندالمطالبه باشد، مطابق قانون می‌تواند ابتدا مهریه‌اش را بخواهد و بگوید تا مهریه‌ام را دریافت نکنم، تمکین نخواهم کرد.

در این حالت، با وجود عدم تمکین، نفقه نیز به او تعلق خواهد گرفت. این مورد که به حق حبس مشهور است به عندالمطالبه و حال بودن مهریه بستگی دارد .


مواردی که زن مجاز به عدم تمکین است یا به عبارتی عدم تمکین وی سبب سقوط نفقه نخواهد شد


۱- مبتلا شدن شوهر به امراض جنسی و مقاربتی و مسری


طبق ماده‌ ۱۱۲۷ قانون مدنی «هرگاه شوهر بعد از عقد مبتلا به یکی از امراض مقاربتی گردد، زن حق خواهد داشت که از نزدیکی با او امتناع نماید و امتناع به علت مزبور مانع از حق نفقه نخواهد بود» .

لذا، اگر مرد به یکی از امراض مقاربتی مبتلا گردد، زن تا جایی که از سرایت آن بیماری در امان باشد، می‌تواند از نزدیکی با شوهر خودداری کند. از این جهت که پرداخت نفقه در گروی تمکین زن از مرد است.

اما به دلیل آنکه این عدم تمکین برای حفظ زن از بیماری‌های جنسی می‌باشد، اگر به دلیل این نوع بیماری‌ها زن تمکین نکند، همچنان از حق نفقه بهره خواهد برد و مرد نمی‌تواند به دلیل عدم تمکین در چنین شرایطی، از پرداخت نفقه‌ی زن سر باز زند. در غیر این صورت، به مجازات عدم پرداخت نفقه محکوم می‌شود.

تذکر: عدم تمکین در این ماده ناظر بر تمکین خاص است؛ یعنی عدم تمکین زن فقط در خصوص روابط زناشویی (برقراری رابطه‌ جنسی) آن‌هاست و زن باید تمکین عام کند.


۲- خوف ضرر بدنی، مالی و شرافتی برای زن


ماده‌ ۱۱۱۵ قانون مدنی «اگر بودن زن با شوهر در یک منزل متضمن خوف ضرر بدنی یا مالی یا شرافتی برای زن باشد، زن می‌تواند مسکن علی‌حده {جداگانه} اختیار کند و در صورت ثبوت مظنه‌ ضرر مزبور محکمه حکم بازگشت به منزل شوهر را نخواهد داد و مادام که زن در بازگشتن به منزل مزبور معذور است، نفقه بر عهده‌ شوهر خواهد بود.»

لذا، اگر زندگی با شوهر در یک منزل واحد یا تمکین از شوهر برای زن خطری در پی داشته باشد، می‌تواند از تمکین خودداری کند و حق نفقه او نیز برقرار خواهد ماند.


۳- تعیین محل زندگی در اختیار زن بوده باشد


مطابق ماده‌ ۱۱۱۴ قانون مدنی «زن باید در منزلی که شوهر تعیین می‌کند سکنی نماید؛ مگر آنکه اختیار تعیین منزل به زن داده شده باشد»

لذا، اگر حق تعیین منزل با زن باشد، وی می‌تواند از زندگی کردن در منزل مشترک با مرد اجتناب کند؛ اما وظیفه دارد که در خصوص سایر وظایف زناشویی از شوهر خود تمکین نماید.


۴- زن بیمار شده باشد


اگر زوجه دچار بیماری یا مرض شده باشد، می‌تواند از تمکین خاص خودداری نماید. بعضی از امراض در زن مجوزی قانونی و مشروع برای عدم تمکین خاص به شمار می‌روند.

مانند رَتَق و قَرَن که به معنای، استخوان زائدی که مانع نزدیکی می‌شود و عدم تمکین زن را قانونی می‌کنند.

همچنین در شرایطی که زن در عادت ماهیانه باشد (نِفاس)، می‌تواند از تمکین خودداری نماید و این هم یکی از موارد مجاز عدم تمکین قلمداد می‌شود.۵


۵- استفاده از حق حبس از سوی زن


یکی دیگر از مواردی که زن مجاز به عدم تمکین می‌باشد، زمانی است که زن از حق حبس خود (اخذ مهریه در برابر تمکین) استفاده کند.

ماده‌ ۱۰۸۵ قانون مدنی «زن می‌تواند تا مهر به او تسلیم نشده از ایفای وظایفی که در قبال شوهر دارد امتناع کند؛ مشروط بر اینکه مهر او حال باشد و این امتناع مُسقِط حق نفقه نخواهد بود»

به عبارت دیگر، اگر بین زن و شوهر رابطه‌ی زناشویی برقرار نگشته باشد، زوجه می‌تواند تا زمانی که تمام مهریه به او پرداخت نشده است، از شوهر خود تمکین نکند که در این حالت، باز هم دارای حق نفقه خواهد بود.


۶- انجام واجبات شرعی


مثلاً در ایام حج تمتع، روزه و …، زن می‌تواند از تمکین خاص خودداری کند.


نتیجه گیری


در پی عقد ازدواج زن و شوهر صاحب یک سری حقوق و تکالیف در مقابل همدیگر می شوند که یکی از این تکالیف تمکین در برابر شوهر از طرف زن می باشد.

تمکین صرفا به امور جنسی و به معنی راضی شدن زن به رابطه نمی باشد بلکه تمکین به دو قسمت عام و خاص تقسیم می گردد. که تمکین عام شامل ادای تمام وظایف همسری و تمکین خاص شامل موافقت با رابطه جنسی است.

زنی که بدون عذر موجه در مقابل مرد حاضر به تمکین نشود زن ناشزه نامیده می شود و حق گرفتن نفقه وی ساقط می گردد اما هیچ تاثیری در گرفتن مهریه او ندارد و پرداخت مهریه تمام و کمال بر عهده مرد است.